این تعریف و تمجیدهایی را که سر کیسهاش همیشه خدا شل است و هیچ آداب و ترتیبی نمیجوید را بهتر است یکبار بفهمم و برای همیشه کنارش بگذارم. بولد کردن یک شخص به صورت همهجانبه صرفا بابت یک یا چند ویژگی خوب فقط نشانگر این است که من یا هیجان زدهم یا آدم خیلی ندیدهام یا روابطم در سطح یک تینیجر و سوپرستار مورد علاقه در نوجوانی متوقف شده است و هیچوقت ارتقا پیدا نکرده است. انگار هیچوقت با آدمی که چند وجه از زندگی اش شاخص است و وجههای دیگرش همچنان معمولی است رابطه ای نداشتهام.
که اگر اینطور نباشد لابد از خباثت من است، این تعریف و تمجیدها چیزی شبیه کادو دادن کفش نو در شروع یک پیاده روی طولانی را میماند. با آنکه میدانم باید با آن کفش چند وقتی کوتاه مدت پیاده روی کرد تا در پیادهروی طولانی پا را نزند و اذیت نکند.
بهتر است قبل از اینکه کسی را سیبل تمجیداندازی کنم هنر درست بولد کردن را یاد بگیرم و بعد بندهخدایِ بیادعا را هدف قرار بدهم.
اندیشه ات داره شکوفا میشه و کم کم داری میرسی به حرف من که «نوشتن همه مفهوم زندگی است».
خیلی عالی داری پیش میری.
خوشحالم که نوشتن رو بهت پیشنهاد دادم و خوشحالم که داری خیلی خوب ادامه میدی.
با مهر
یاور
بله یه موجود تنبل مثل من که هزار بهانه جور میکنه که کاری رو انجام نده رو شما هل دادی توی وبلاگ =)
آدم خجالت میکشه میای انرژی میدی و من بعضی روزها نمینویسم.
این ماه روزهای تنبلی رو به حداقل میرسونم.
حضورت انرژی بخشه 🙂