فراتر از انتظار رفتن

شاید اتفاق عجیبی نباشه, اینکه بعد از صرف هزینه به هرشکل ممکن آن انتظار داشته باشیم بازخوردی متناسب با هزینه ای که شده بگیریم.
عجیب نیست چون انگار درستش اینه.

وقتی تو رابطه هام فراتر از یک دوست معمولی میرم و کارهایی رو برای طرف مقابل انجام میدم و انتظار دارم یه جایی بلاخره متوجه بشه و انتظار واکنشی به همون اندازه دارم, شاید عجیب نیست.

وقتی من بیشتر از ساعت کاری برای پروژه های شرکت وقت میذارم این انتظار رو درون خودم ایجاد کردم که یک جایی رییس شرکت بابت
زمانی که گذاشتم من رو تشویق کنه یا بیشتر هوام رو داشته باشه یا اگه اشتباهی کردم من رو به اون زمانی که اضافه گذاشتم ببخشه.

هرجا که از خودم هزینه کردم که یکی دیگه هزینه کمتری متحمل بشه,
هرجا باعث شدم کسی درد کمتری رو تحمل کنه, لذت بیشتری رو تجربه کنه,
هرجا حضور مفید داشتم درحالیکه نه انتظاری بود و نه وظیفه ای و میتونستم نباشم
اگه وارد بازی بازخورد گرفتن بشم احتمالا یه روزی میرسه که احساس میکنم باختم.

یا اگر خیلی اوضاع خراب باشه فکر میکنیم طرف مقابل باخته که قدر من رو ندونست. طرف مقابل یه جایی از کارش میلنگه که نفهمید من کی بودم چه ها که نکردم.

در واقع قوانین این بازی این شکلی نیست. از این دست بدی از اون دست بگیری.
و من فراموش میکنم یا توجه نمیکنم که از اول بازی “فراتر از انتظار و وظیفه” باید در نظر میگرفتم که  اولین نشانه های توقع رو اگه درون خودت دیدی نباید  ادامه بدی . چون با انتظار و توقع نمیشه راه زیادی رفت. بازی رو هم خراب میکنی.

6 Thoughts

  1. کاملا درسته و کاملا هم سخت!

    در بسیاری از انسان هایی که می شناسیم این توقع وجود داره، نمی تونم بگم اشتباهه چون قانون دنیا اینه: یه چیزی میدیم و در قبال اون چیز دیگری دریافت می کنیم.

    اگه می خوایم ناراحت نشیم کافیه قبل از اینکه کار خوبی انجام بدیم و به کسی لطف کنیم قبلش بهش بگیم که من برات اینکار رو انجام میدم ولی انتظار دارم برام جبران کنی.
    مثل داداشم که یه مقدار پول به جای من خرج کرد و بعد گفت امید من این پولا رو یادداشت میکنم، اشکال که نداره؟ من گفتم کار خوبی میکنی.

    نکته مهم؛
    اگر به فردی لطف کنم حتما سعی میکنم که از تکرار اون بپرهیزم،‌یکی از بدترین کار هایی که باعث میشه ارزش اون کار خوبت از بین بره.

  2. وقتی بیش‌تر از چیزی که طرف مقابل ( رئیس، هم‌کار، دوست، شریک عاطفی-جنسی، همسر و …) از خودت مایه بذاری، بدترین نگرش اینه که توقع جبران یا دستکم قدرشناسی از همون آدم‌ها رو داشته باشی، چون در به‌‌ترین حالتش هم اونا طوری که بلد هستن سعی در جبران و قدردانی می‌کنن، نه جوری که تو توقع و انتظار داری. شاید به‌تر این باشه، که موضوع رو از این دریچه ببینی که این مایه‌گذاشتن‌ها و فداکاری‌ها باعث رشد خودت می‌شن و نهایتا‌‌ً مزد این شکل زندگی کردن، و انرژی گذاشتن بیش‌تر از اندازه‌های مورد انتظار عرف حتما‌ً از تو آدم موفق‌تری خواهد ساخت.
    البته مهرطلبی که یکی از اختلالات روان‌شناسیه هم ممکنه باعث این نحوه‌ی حضور و ظهور باشه، که امیدوارم در مورد تو این، منشا رفتارهای فداکارانه‌ت نباشه.
    مخلصم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *