شاید باید خیلی بزرگتر شوم که جنسیت را وارد بعضی اتفاقها نکنم اما امروز تصور میکنم که حجم شادی که من از یک رابطه خوب با یک خانم میگیرم خیلی بیشتر از رابطه با یک آقاست. هرچند شانس این را داشتهام که در بین آقایان هم دوستان خوبی داشته باشم و از رابطه با آنها لذت ببرم و در این ارتباط حال خوبی داشته باشم. ولی من آن حال خوبی که از یک خانم میگیرم بیشتر دوست دارم.
در عین حال آنچه که در این سالها در روابط بین خانمها خیلی زیاد دیدهام حساسیت روی همجنس هایشان است. حساسیتهایی که گاهی در قالب جملههایی شبیه “من همجنس هایم را بهتر میشناسم ” خودش را نشان میدهد و پشت جملهها و کلمه های پرمهرشان پنهان نمیشود. همین حساسیت باعث میشود که بعضی از خانمها تصور می کنند در بین آقایان دوستان بهتری میتوانند پیدا کنند اما من همین درگیریهای خالهزنکی را بین آقایان هم دیدهام. که اگر ظاهرا در روابط با خانمها آن چهره خالهزنک را نشان نمیدهند بیشتر به این دلیل است که آن حساسیتها روی یک خانم وجود ندارد.
داشتن دوستی که این حساسیتها را یا نداشته باشد یا اگر دارد ماهرانه پنهانش کند که تو را آزار ندهد یا حداقل انکار نکند لطف بزرگی است. که البته من هم به جبرانش سعی میکنم کاری نکنم که چراغ حساسیتش قرمز شود.
همممم … حرفت حرف این روزای منم هست .
آدم پیدا نمیشه … همه یا مرد اند یا زن .